کلبه فراقط!!!
جمعه 17 شهريور 1391برچسب:, :: 12:19 قبل از ظهر ::  نويسنده : عرفان       

خواستگاري رسمي و عقد خواني
پس از آنكه دختري مورد پسند قرار مي گرفت اقدام به خواستگاري رسمي مي شد . علامت قبول ازدواج از طرف خانواده دختر چاي شيرين بود و در اين روز از اقرباي دختر هم عده اي بدين مجلس كه به "شيرني ايچدي" معروف بود ، دعوت مي شدند . در اين مجلس ميزان مهريه و شرايط طرفين و تاريخ عقد مشخص مي شد نامزدي رسمي وقتي صورت مي گرفت كه مراسم مخصوصي به نام "شال اوزوك" انجام يابد اوزوك لفظ تركي و به معني انگشتري است و شال به همان معنائي است كه در زبان فارسي نيز مصطلح است.


عقدخواني
بين نامزدي و عقد خواني مدت زيادي طول نمي كشيد و از كسان طرفين براي مجلس عقد دعوت مي شد و اين دعوت غالباً از مردان مسن و ميانسال به عمل مي آمد . عقد خواني در خانه دختر به عمل مي آمد ولي مخارج آنرا خانواده پسر بر عهده داشت . وقتي كه صيغه عقد جاري مي شد مجلس در سكوت عميق و روحاني خاصي فرو مي رفت و همه به جملات خوانندگان صيغه توجه مي كردند . عروس در اتاق ديگري كه او را بر روي ظرف مسيني مي نشاندند و در وسط پارچه اي كه در بالاي سر او گرفته بودند . دو تكه قند را به هم مي سائيدند چون صيغه به پايان مي رسيد همه مباركباد مي گفتند . آنگاه با چاي و شيريني از حضار پذيرائي مي كردند .


پارچه كسدي
قبل از بردن عروس به خانه بخت جشن ديگري گرفته مي شد كه مختص زنها بود . مراد از اين جشن آن بود كه كسان طرفين دور هم بنشينند و لباسهاي عروس را بريده و بدوزند . ولي در طول زمان اين كار صورت تشريفاتي به خود گرفته مبدل به يك جشن رسمي براي نشان دادن لباسها و زينت آلات عروس به ديگران شده بود . در آن مجلس ، كه در خانه عروس برگزار مي شد . سازنده ها يعني خوانندگان و نوازندگان زن دعوت مي شدند و با پذيرائي هاي گرم جشن مي گرفتند و در ضمن آن لباسها و زينت آلاتي را كه خانواده داماد براي عروس آورده بودند به مهمانان نشان مي دادند . فرداي آن روز كساني از نزديكان داماد به اتفاق خياط به خانه عروس مي آمدند و قسمتي از پارچه ها را بريده براي روز عروسي لباس مي دوختند .


حنا گجه سي
حناگجه ، شبي بود كه فرداي آن عروس را به خانه داماد مي بردند . اين جشن هم در خانه عروس و هم درخانه داماد گرفته مي شد . حنا گجه خانه عروس مخصوص دختران و زنان جوان بود اينان ، از هر دو خانواده ، از بعد از ظهر آنروز به خانه عروس دعوت مي شدند و با او به حمام مي رفتند و غروب برگشته در خانه عروس جشن مي گرفتند و چون به دستهاي عروس حنا مي بستند از اين رو آنرا حنا گجه يعني شب حنا بندان مي گفتند . جشن خانه داماد هم با شركت پسران جوان برگزار مي شد و دوستان و همسالان وي در آنجا گرد آمده با او به حمام مي رفتند .


شب عروسي
بردن عروس به خانه داماد غالباً بعد از غروب صورت مي گيرد . در زمانهاي قديم بعضي از خانواده ها عروس را با اسب بخانه داماد مي بردند ولي بعد ها درشگه جانشين اسب شد و امروزه از ماشين استفاده مي كنند . بعد از ظهر روزي كه غروب آن عروس به خانه داماد مي رفت جهزيه او را به اضافه لباسها و تحفه هائي كه از روز نامزدي به بعد براي او آورده بودند ، به خانه داماد مي بردند . عروس را مشاطه آرايش مي داد و هنگام رفتن او به خانه داماد چادري به سرش مي انداختند و زنهاي مسني از خانواده او وي را همراهي مي كردند. يكنفر" ينگه" هم همراه آنها مي شد تا آداب و مراسم به حجله رفتن عروس را به وي بياموزد و در برابر كينه توزي احتمالي از او مراقبت كند . موقع رفتن عروس پدر وي ، و در صورت نبودن او برادربزرگ يا عموي او ، دم در خانه دعاي خير مي داد و خوشبختي او را آرزو مي كرد . در خانه داماد معمولاً شام تهيه مي شد و از مردان و زناني از بستگان طرفين دعوت به عمل مي آيد . رسم براين بود كه داماد سه تا سيب به پشت عروس بزند و به سر او نقل و نبات بريزد و پول نثار كند . در مدخل راهروي ساختمان مجموعه يا طشت مسين مي گذاشتند تا عروس از روي آن بگذرد و مثل مس در آن خانه محكم بماند .


ترك پلو
فرداي شب عروسي براي ناهار عروس غالبا مادرش "قويماق" مي فرستاد و براي شام او نيز از خانه پدرش ترك پلو مي آوردند . ترك غذاي مخصوصي است و آن پلويي است كه با زعفران و شكر و روغن مثل كته پخته مي شد . پلو را نيز گاهي با دو يا سه خورش مي پختند و همه آنها را با ديگ و ظرفهائي كه در آنها پخته بودند ، مي فرستادند. فرستادن ترك پلو هم داراي تشريفاتي بود و در خانه عروس براي شركت در اين مراسم از جمعي از نزديكان دعوت مي شد . هم چنين كسان داماد از اقرباي نزديك خود براي صرف اين غذا دعوت مي كردند .


اوز آشدي
عروس از ساعت ورود روي خود را از ديگران ، يعني مردان و زنان خانواده شوهر ، مي پوشانيد و روز اول براي آنكه نزد مادر شوهر يا خواهران وكسان داماد چادر از سر او بردارند هريك از آنها چيزي به وي هديه مي دادند . اين هديه بسته به تمكن مالي خانوادگي فرق داشت و در خانواده هاي متمكن سكه طلا بود و آنرا "اوز آشدي" مي گفتد يعني رونما .


بنده تخت
چون انتظار ورود مهمان براي خانواده داماد درمدت يك هفته و ده روز اول كار مشكلي بود لذا بعدها روز سوم عروسي را با اصطلاح عوامانه بنده تخت كه تحريف شده عبارت "بانو به تخت" است بدين كار اختصاص دادند و بعد از ظهر آنروز را به طور رسمي براي پذيرائي از مهمانان مشخص ساختند .


اياغ آشدي
پس از پايان اين قبيل مراسم ، عروس و داماد به قصد بازديد به خانه هاي منسوبان و دوستان خود مي رفتند. بعد از اين بازديدها تشريفات اياغ آشدي آغاز مي شد و آن عبارت از مهماني هائي بود كه خويشان و دوستان عروس و داماد ، متناسب با درجه نزديكي كه با آنها داشتند ، به افتخار آنان ترتيب مي دادند و از خانواده هاي طرفين نيز دعوت مي نمودند .



برای نمایش تصاویر گالری كلیك كنید


دریافت كد گالری عكس در وب



صفحه قبل 1 صفحه بعد

 
درباره وبلاگ

سلام.خوش اومدین .برای داشتن وبلاگی بهتر به انتقادات و پیشنهادات شما دوستان عزیز احتیاج دارم.چنانچه مطلبی دارین به اسم خودتون و در بخش خاصی در وبلاگ ثبت میشه
موضوعات
آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان کلبه فراغط و آدرس erfanak618.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان